در طی 2000 تا 3000 سال قبل از میلاد، محتوای فلز و در نتیجه کیفیت برنج متفاوت بود. به عنوان مثال، یافتههای فلزی کشف شده از مناطقی از قفقاز، که مربوط به به اواسط و اواخر عصر برنز میباشند، نسبت به اقلام برنجی مربوط به 3 هزار سال قبل از میلاد، خلوص کمتری دارند و آلیاژ مسشان، حاوی مقادیری مختلفی از روی، قلع، سرب و گاهی آرسنیک یا آنتیموان است.
شهر اوگاریت (در سوریه فعلی)، یک منبع غنی از سنگ معدنی کربنات روی، بوده است. یافتههای فلزی و سفالی شهر اوگاریت، حاکی از آن هستند که این شهر با مصر معاصر و قبرس، که حاوی ذخایری از مس مورد نیاز برای ساخت برنج بودند، ارتباطات عمیق و زیادی داشته است. یک مجسمه و انگشتر برنجی از شهر اوگاریت که حدود 1400-1300 قدمت دارد، کشف شده است که حاوی روی کمتر و سرب بیشتری است. خاطر نشان میکنیم، این امر نشاندهنده تغییر در نحوه استفاده از این فلز میباشد.
در اواخر 2 هزار سال قبل از میلاد، برنجهای خاورمیانه شرقی، حاوی مقادیر بیشتری از فلزاتی چون سرب و قلع بودند، که شاید بخشی از مساله، به ریختهگری این آلیاژ مربوط شود. چراکه، اضافه کردن سرب، نقطه ذوب مس را پایین آورده و آلیاژ سیالتری ایجاد میکند، بنابراین فلز مذاب به راحتی ریخته میشود و تمام قسمتهای قالب ریختهگری را در برمیگیرد. از طرف دیگر، این احتمال وجود دارد که محتوای سرب بالا در آلیاژ برنج در این دوران، مربوط به استفاده از سنگهای معدنی مس بومی غنی از سرب، بوده باشد. همچنین این نظریه وجود دارد که علت وجود محتوی قلع بالا، ممکن است ناشی از بازیافت اشیای برنزی و برنجی قدیمی با هم، برای تولید اشیای جدید، بوده باشد.
لازم به ذکر است، در دورانهای اولیه و ماقبل تاریخ، فرآیند ساخت برنج از یک فرآیند استاندارد و همگانی، طبعیت نمیکرده است. برای اینکه یک آلیاژ مس به عنوان برنج در نظر گرفته شود، باید حداقل حاوی 8 درصد روی باشد. همچنین میزان عناصر دیگر موجود در یک آلیاژ برنج اصل، مثل آهن، سرب و یا قلع، باید کمتر از میزان روی موجود در آن باشد، که این مساله در دوران ماقبل تاریخ غیرقابل کنترل بود. بنابراین، اغلب آثارهای بجامانده از آلیاژ مس، که حاوی مقدار کمی روی یا مقدار زیادی از سرب و قلع بودهاند نیز، به عنوان برنج در نظر گرفته شدهاند.