قدمت برنج، تقریبا به اندازه قدمت مس است، اما از هزاره گذشته، به عنوان یک آلیاژ مهندسی؛
- برای تولید انبوه کالاهای مختلف
- به عنوان آلیاژی که میتواند بواسطه کار یا ریختهگری شکل بگیرد، منبت و حکاکی شود
- و در لحیمکاری بکار برود
مورد استقبال قرار گرفته است.
در ابتدا، ساخت برنز با استفاده از قلع و مس بومی آسانتر بود و برای ساخت ظروف ایدهآل بود. قلع در دسترس بود و به وفور برای ساخت برنز استفاده میشد، اما از برنج به جز مواردی که رنگ طلایی آن لازم بود، کمتر استفاده میشد.
یونانیان برنج را “اوریکالکس”، مسی که درخشان و سفید است، مینامیدند. برخی از نویسندگان رومی، برنج را ” اوریچالوم” نامیدهاند. برنج برای تولید نوعی سکه رومی به نام “سيسترتيوس” بکار میرفت و اغلب رومیها نیز آن را دوست داشتند، مخصوصا برای تولید کلاهخود طلایی. آنها برای بدست آوردن رنگهای زینتی، برای انواعی از جواهرات زینتی، از 11 تا 28 درصدی محتوی روی استفاده میکردند. برای رسیدن به بهترین کار نیز، این فلز باید کاملا انعطافپذیر و شکلپذیر میشد، به همین علت ترجیح ترکیب، محتوی روی 18 درصد بود. هنوز هم ترکیب 80/20 برای طلاکاری با این فلز، خواهان دارد.
یک بشقاب برنجی که در ونیز ساخته شده و تقریبا متعلق به سال 1550 است. در آن زمانها این شهر، صادرکننده ورقهای مسی و برنجی بود و بعد از آن برای بازار اشراف و اعیان، روی این فلزات حکاکی و منبتکاری میکرد. جالب است که بدانید، صنعتگران ونیزی تحت تاثیر نقوش اسلامی قرار داشتند. (موزه ویکتوریا و آلبرت در لندن)
تا قبل از قرن هجدهم نمیتوانستند فلز روی بسازند، به همین علت، میبایست سنگ معدنی اسمیتسونیت (یا کالامین؛ نام قدیمی سنگ معدنی روی) را با مس در یک بوته ترکیب و گرم میکردند. با گرم کردن این ترکیب، بخار روی کالامین در مس نفود میکرد و برنج ساخته میشد، سپس آن را ذوب میکردند و یک آلیاژ یکنواخت تولید میکردند.
کتری ساخته شده از ورق برنجی نازک در موزه ویکتوریا و آلبرت در لندن
در قرون وسطا، همچنان منبعی از روی خالص وجود نداشت. زمانیکه سوانزی، در جنوب ولز، مرکز صنعت مس در جهان بود، برنج از کالامین موجود در تپههای مندیپ در سامرست، ساخته میشد.
در آن دورانها، استفاده از برنج در بناهای تاریخی و یادبود (مانند کلیساها)، متداول بود. به عنوان مثال، برای بزرگداشت درگذشتگان، روی ورقهای نازک برنجی کتیبه مینوشتند و روی بستر سنگها قرار میدادند. این برنجها، معمولا حاوی 23 تا 29 درصد روی و مقادیر اندکی از سرب و قلع بودند. گاهی اوقات نیز، از طریق برش مجدد و برگرداندن، برنجها را بازیافت میکردند.
در زمان شکسپیر، یک کمپانی در انگلیس، انحصار ساخت سیم برنجی داشت. به همین علت، مقادیر زیادی از این محصول از قاره اروپا قاچاق میشد. بعد از آن تجارت سنجاق(سوزن)، پررونق شد.
به دلیل سهولت در ساخت، قابلیت ماشینکاری مطلوب و مقاومت بالا در برابر خوردگی، برنج به عنوان یک آلیاژ استاندارد در ساخت ابزاری همچون ساعت و وسایل کمک ناوبری، بکار میرفت.